عمر باتری: نحوه اجتماعی شدن و شارژ مجدد به عنوان یک درونگرا
کلید شارژ مجدد به عنوان یک درون گرا این است که خودآگاه باشید و ببینید چه چیزی برای شما بهتر است (و چه چیزی نیست).
وقتی بزرگ شدم، نمی دانستم که یک درونگرا هستم. در واقع، در بیشتر سال های نوجوانی ام، خلاف آن را متقاعد کرده بودم. به عنوان کسی که عاشق معاشرت و سخنرانی در جمع بود، فکر می کردم یک برونگرای کلیشه ای هستم. البته نشانههایی از درونگرایی من وجود داشت - مثل اینکه وقتی با دوستانم میخوابیدم احساس خستگی میکردم یا اینکه به جای بیهیجانی اجتنابناپذیر مهمانیهای بزرگ، صحبتهای عمیق و تک به تک را ترجیح میدادم.
فهرست مطالب
- کلید شارژ مجدد به عنوان یک درون گرا این است که خودآگاه باشید و ببینید چه چیزی برای شما بهتر است (و چه چیزی نیست).
- یادگیری به فضایی برای شارژ مجدد نیاز داشتم
- 6 نکته برای معاشرت و شارژ مجدد به عنوان یک درونگرا
- 1. محدودیت های خود را بشناسید و به آنها پایبند باشید.
- 2. قبل از معاشرت تا حد امکان آماده باشید، مانند خواب کافی شب قبل.
- 3. از گفتن «نه» به رویدادهایی که واقعا نمی خواهید در آن شرکت کنید نترسید.
- 4. مطمئن شوید که برای خودتان وقت بگذارید و وقت زیادی برای من داشته باشید.
- 5. فضاهای پرورش دهنده را پیدا کنید یا ایجاد کنید، مانند یک "زون ذن درونگرا".
- 6. فعالیتهای درونگرا را در روال خود بگنجانید.
- کلید شارژ مجدد به عنوان یک درونگرا این است که خودآگاه باشید و ببینید چه چیزی برای شما مفید است (و چه چیزهایی که نه)
- شاید دوست داشته باشید:
بعد از اینکه یک تابستان از هم پاشیدم، بیش از حد تحریک شدم و از تنهایی محروم شدم، زمانی که خانواده بزرگم به مدت دو هفته ملاقات کردند، لحظه ای تعیین کننده را تشکیل داد. ناگهان، نیاز من به تأمل آرام و زمان توسط خودم آشکار شد.
یادگیری به فضایی برای شارژ مجدد نیاز داشتم
شروع کردم به توجه به احساسم قبل و بعد از رویدادهای اجتماعی. من همیشه برای ملاقات با دوستانم هیجان زده بودم، اما دوست داشتم هر آخر هفته یک روز برای خودم داشته باشم - به موسیقی گوش کنم، کتاب بخوانم یا با خانواده ام گفتگوی آرام داشته باشم. برای شارژ مجدد به فضا نیاز داشتم. علاوه بر این، وقتی این جیبهای «زمان من» را به دست آوردم، هوشیارتر و خوشحالتر بودم. توجه بهتری به افراد اطرافم داشتم و میتوانستم کاملاً درگیر شوم.
این باعث شد که خودم را در اولویت قرار دهم و قبل از اینکه منشعب شوم، آن رابطه را از پایه ایجاد کنم. من خیلی چیزها یاد گرفتماز آن تابستان سرنوشت ساز بیشتر درباره خودم و جنبه درونگرام. در نتیجه، من عاداتی را در خود پرورش داده ام که به من کمک می کند تا درگیر و اجتماعی بمانم، و همچنین جنبه ساکت تر خود را پرورش دهم تا بتوانم به درستی شارژ شوم.
6 نکته برای معاشرت و شارژ مجدد به عنوان یک درونگرا
1. محدودیت های خود را بشناسید و به آنها پایبند باشید.
هر کس مرزهای خود را دارد، و این از فردی به فرد دیگر متفاوت است، زیرا هیچ دو نفر درونگرا یکسان نیستند. من میتوانم یک روز کامل را بیرون با دوستانم بگذرانم، حتی تا آخر شب صحبت کنم، اما پس از آن به روز بعد برای خودم نیاز دارم. محدودیت های خود را مشخص کنید و به آنها پایبند باشید. فقط یک نکته - محدودیت ها مانند مناطق راحتی نیستند.
مناطق راحتی را می توان کم کم کنار گذاشت. میتوانید سرگرمی جدیدی را امتحان کنید، در کلاسی شرکت کنید که کاملاً با رشته تحصیلی شما متفاوت است و با نامزدهای حزب سیاسی مخالف شما صحبت کنید. ناراحت خواهید شد، اما ضرری نخواهد داشت. از سوی دیگر، صرف زمان بیشتری برای معاشرت بیش از حد توان شما فقط باعث ناراحتی نمی شود - می تواند کاملاً خسته کننده باشد. خارج شدن از منطقه راحتی شما منجر به رشد می شود، اما انکار محدودیت های خود می تواند به سلامت روان شما آسیب برساند.
2. قبل از معاشرت تا حد امکان آماده باشید، مانند خواب کافی شب قبل.
اگر می دانید که به یک کنسرت، مهمانی بزرگ یا گردش یک روزه می روید، از قبل آماده شوید. مطمئن شوید که شب قبل به اندازه کافی بخوابید، غذا بخوریدخوب در طول روز، و با خودتان چک کنید. حتی اگر زمانی که به سمت دستشویی می روید این یک فکر سریع است، از خود بپرسید: حالم چطور است؟ آیا احساس خوبی دارم؟ آیا در حال تفریح هستم؟
من فردی هستم که اگر به اندازه کافی نخوابم یا غذا نخورم، مستعد بداخلاقی هستم (گرسنه - گرسنه + عصبانی - واقعی است، همه). بهعنوان مراقبت پیشگیرانه، حواسم است که شب قبل از برنامهای خوب بخوابم، و مطمئن شوم که اگر غذا در کارت نیست، با شکم پر از خانه بیرون میروم.
و اگر برای بعد در روز کاری برنامه ریزی کرده باشم، سعی می کنم زودتر کاری برای خودم انجام دهم - مثلاً کتاب بخوانم یا وقتم را صرف خواندن اخبار با یک فنجان چای کنم - تا احساس نکنم مثل اینکه تمام روز (و انرژی) من در یک رویداد صرف شده است.
3. از گفتن «نه» به رویدادهایی که واقعا نمی خواهید در آن شرکت کنید نترسید.
اگر محیط بسیار زیاد است، یا احساس خستگی و غمگینی می کنید، انجام ندهید. نترسید که ضررهای خود را کاهش دهید و زودتر به خانه برگردید - یا به طور کلی از این رویداد صرف نظر کنید.
من در سال آخر دانشگاه با دوستانم در محوطه دانشگاه به کنسرت رفتم. دوستانم میخواستند درست مقابل صحنه، در گودال، دور از سفیدکنندهها بایستند. بلافاصله پس از افتتاحیه، مردم شروع به فشار بر من کردند، جمعیت ما را به سمت نرده فلزی که شرکت کنندگان را از صحنه جدا می کرد، هل داد.
یک رپر برای اجرا آمد، آهنگهایش با خط بیس پخش میشد.موزیک خونم را به جمجمه می کوبید و کمبود جا نفسم را رها می کرد.
سعی کردم تا جایی که میتوانم بمانم، اما وقتی حالت تهوع داشتم، به دوستانم گفتم که احساس بیماری میکنم و بعد از آن با آنها ملاقات خواهم کرد. آنها فهمیدند و بعد از پیادهروی به خانه و مدتی دراز کشیدن، وقتی بعد از ظهر همان شب دوباره با دوستانم ملاقات کردم، خوشحالتر شدم.
عمدتاً خودمراقبتی را تمرین کنید و اگر نیاز دارید به خانه بروید (مثل من) و مدتی از فشار خارج شوید، این کار را انجام وقتی زندگی همه توله سگ نیست و رنگین کمان برای چه چیزی شکرگزار هستید؟ دهید. همچنین خوب است که در خانه بمانید و به طور کلی از این رویداد چشم پوشی کنید.
شما می توانید به عنوان یک درونگرا یا فردی حساس در دنیای پر سر و صدا پیشرفت کنید. در خبرنامه ما مشترک شوید. هفتهای یکبار، نکات و بینشهای قدرتمندی را در صندوق ورودی خود دریافت خواهید کرد. برای اشتراک اینجا را کلیک کنید.
4. مطمئن شوید که برای خودتان وقت بگذارید و وقت زیادی برای من داشته باشید.
این فوق العاده مهم است و برای همه متفاوت است. من دوست دارم وقتی "وقت من" دارم، پیاده روی کنم یا مطالعه کنم. دوست من دوست دارد نتفلیکس را تماشا کند. یک بار شخص دیگری به من گفت که راه ایده آل آنها برای استراحت کردن، نقاشی کردن در حین گوش دادن به پادکست است. هر چیزی که برای شما مفید است، آن را پیدا کنید و در صورت نیاز آن را انجام دهید.
من اخیراً یک روز را با دوستانم گذراندم. آنها یک شب را در آنجا مانده بودند، و وقتی عصر روز بعد آنجا را ترک کردند، من با دفتر خاطراتم و یک بطری آب نشستم و افکارم را در گوشه ای آرام از خانه نوشتم. بعد از آن در حین خوردن میان وعده کتاب خواندمغلات قبل از رفتن به رختخواب من می توانستم بلافاصله بعد از رفتن آنها بخوابم، اما خیلی زخمی شده بودم. وقت گذاشتن برای استراحت به من کمک کرد آرام شوم و استراحت کنم.
5. فضاهای پرورش دهنده را پیدا کنید یا ایجاد کنید، مانند یک "زون ذن درونگرا".
می تواند اتاق خواب شما، سالن استراحت، کتابخانه یا گوشه ای کوچک کنار پنجره باشد. مهم نیست که چقدر بزرگ یا کوچک، داشتن یک فضای مشخص برای استراحت، مانند یک "زون ذن درونگرا" یا پناهگاهی که باید آن را فضای خود بنامید، سودمند است.
اگر قبلاً این موارد را در ذهن ندارید، می توانید هر مکانی را انتخاب کنید که به شما خلوتی نسبی بدهد و به راحتی به آن دسترسی داشته باشید. می گویم نسبی، چون هنوز می توانم در اتاقی با اعضای خانواده ام استراحت کنم، به شرطی که آنها توجه خود را به خود جلب نکنند و اجازه دهند من کار خودم را انجام دهم. باز هم، این برای همه کار نخواهد کرد. فضایی را پیدا کنید که بتوانید در آن استراحت کنید و به دیگران نیز سربلندی کنید، تا بتوانید تا حد امکان آرامش داشته باشید.
اگر فضایی ندارید، می توانید سعی کنید آن را ایجاد کنید. اگر اتاق خواب شما بیش از حد به هم ریخته است که نمی تواند آرامش بخش باشد، آن را تمیز کنید و وسایل را مرتب کنید تا به یک منطقه آرام تبدیل شود که بتوانید در آن خلوت کنید. گاهی اوقات به این راحتی نیست و خانههای ما یا موقعیتهای خانههایمان فضای زیادی برای تنفس نمیگذارد. در این صورت، با خیال راحت به بیرون از منزل بروید. من نمی توانم به یاد بیاورم که چند بار پیاده روی طولانی مدت (هنگام گوش دادن به موسیقی و بازدید از محله های مورد علاقه ام در محله) باعث نشدهمان آرامشی که گوشه کوچک و نور خورشید خانه انجام داد.
6. فعالیتهای درونگرا را در روال خود بگنجانید.
این دقیقاً همان چیزی است که به نظر میرسد. اگر یک یا دو چیز دارید که به شما کمک می کند خود را متمرکز کنید، آنها را در زندگی روزمره خود بگنجانید. در مورد فعالیتهای درونگرا، من همیشه عاشق پیادهروی بودهام و اخیراً بیشتر آنها را انجام دادهام، هم برای اینکه فضا پیدا کنم و هم ذهنم را خالی کنم. گاهی اوقات، اگر دنیای درونی من بیش از حد پر سر و صدا شود، هنر هم انجام می دهم و نقاشی می کنم.
علاوه بر این، هر روز حدود 2 تا 3 فنجان چای می نوشم، چیزی که به نظرم فوق العاده آرامش بخش است. فقط نوشیدن چای نیست. این واقعیت که من از روزم وقت می گذارم و روی ساختن چیزی فقط برای خودم تمرکز می کنم تا از آن لذت ببرم، به ایجاد حباب کوچکی از شادی کمک می کند. این باعث می شود برای چیزهای کوچک سپاسگزار باشم. علاوه بر این، چای با همه چیز سازگار است - خواندن، نوشتن، کار، تلویزیون و آن مکالمات عمیقی که ما درونگراها خیلی دوستشان داریم.
کلید شارژ مجدد به عنوان یک درونگرا این است که خودآگاه باشید و ببینید چه چیزی برای شما مفید است (و چه چیزهایی که نه)
این فهرست به دور از جامعیت است. در هر صورت، این بیشتر یک کیت شروع است. نکته کلیدی این است که خودآگاه باشید. با گذشت زمان، تشخیص اینکه چه چیزی برای شما مفید است و چه چیزی نه، آسان تر خواهد شد. به عنوان مثال، من هنوز کنسرت را دوست دارم، اما نمی توانم مهمانی های با صدای بلند انجام دهم. مهمانی های بزرگ با افرادی که خوب می شناسم کاملاً مشکلی ندارد، اما یک جمع پنج نفره یابیشتر جایی که من فقط دو نفر را می شناسم؟ هنوز خوب است، اما من یک روز را با آنها نمی گذرانم. فقط من و یک دوست صمیمی؟ عالی است.
با وجود تصور غلط رایج، ما درونگراها افرادی اجتماعی هستیم - به روش خودمان. من هنوز عاشق وقت گذرانی با دوستانم و ملاقات با افراد جدید هستم. من هنوز سخنرانی در جمع را تجربه ای هیجان انگیز می دانم. اما اکنون، با این حال، میدانم که در طیف درونگرا-برونگرا کجا ایستادهام، چقدر میتوانم تحمل کنم و چگونه میتوانم در اطراف آن کار کنم. و این همه تفاوت را در جهان ایجاد کرده است.
درونگرا بودن اغلب یک عمل متعادل کننده است. امیدوارم این لیست به شما کمک کند تا دریابید که چگونه زندگی خود را متعادل کنید و همه جنبه هایی را که دوستان خودخواه: چه چیزی آدم را می سازد، نشانه ها و 36 بهترین راه برای مقابله با آنها برای شما مهم هستند در اولویت قرار دهید.
دوستان درونگرا من، چه نکاتی را اضافه می کنید؟ در نظرات زیر به اشتراک بگذارید!
شاید دوست داشته باشید:
- به مدتی از کار نیاز دارید؟ این ایده عالی برای هر نوع درونگرا مایرز-بریگز است
- یک درمانگر راز زمان بهتر تنهایی را به اشتراک می گذارد
- 5 مرحله درونگرایی که ممکن است تجربه کنید