5 دلیل برای کتاب که عقب نشینی می کنند و مدام به آن فکر می کنید

Tiffany

خودم، نفهمیدم چقدر دلم برایت تنگ شده بود! ما کارهای زیادی برای انجام دادن داریم.

من آن را انجام دادم. به صورت آنلاین شکار شد و یک اقامتگاه جذاب مشرف به خط ساحلی ناهموار، عرشه وسیع، بانوج یافت. یک آخر هفته رزرو کردم، وسایل نقاشی ام را بسته بندی کردم و اینجا هستم.

دور. 23 دلیل برای اینکه هرگز دوست دختر نداشتید هرگز تا زمانی که خودتان را اصلاح نکنید، انجام نمی شود

آههههه، دور.

لطفاً یک لحظه با من مکث کنید و اهمیت این احساس را درک کنید.

مطالبات بیرونی خاموش شد.

زمان.

فضا.

دور شدن آرزویی است که اغلب در آن وجود دارد، اما اغلب به آن توجهی نمی شود.

من در مورد عقب نشینی می نویسم و ​​میزبان افراد درونگرا هستم. عقب نشینی رویاهای من در ژانویه من یک مؤمن هستم پس چرا انجام این فرار ساده دو شبه با کمتر از یک ساعت رانندگی (اما یک دنیا دور) از محل زندگی من چنین شاهکاری به نظر می رسید؟ و چگونه ثابت شد که هر منبع مقاومتی دقیقاً دلیلی بود که من به آن عقب نشینی نیاز داشتم؟

در پاسخ، بینشی آشنا در مورد زندگی خلاق به ذهن متبادر می شود:

"اگر آسان بود، همه این کار را انجام می‌دهند."

پس شاید این یک نکته مثبت باشد، زیرا برای درونگراها، "همه این کار را انجام می‌دهند" دلیل کافی برای برگشتن و دویدن به سمت دیگر است. بیایید به پنج منبع احتمالی مقاومت نگاه کنیم که همچنین به عنوان دلایل برای عقب نشینی عمل می کنند.

چرا باید آن عقب نشینی را رزرو کنید

1. عقب‌نشینی‌ها زمان می‌برند و می‌دهند.

زمان یک پارادوکس فوق‌العاده است: هرچه بیشتر سعی کنیم آن را از طریق میان‌برهای بی‌پایان خود نجات دهیم وراه حل های سریع، به نظر می رسد کمتر از آن داریم. اقدامات صرفه جویی در زمان ما - به عنوان مثال به دستگاه های الکترونیکی خود فکر کنید - به ما امکان می دهد بیشتر در آن جا بیفتیم، در حالی که وعده اوقات فراغت از ما دور می شود. وقتی به زمان فکر می کنم، نوشته های حکیمانه برادر دیوید استایندل-راست را به یاد می آورم. او به روش‌های خشونت‌آمیز اشاره به زمان اشاره می‌کند: ما زمان را «می‌گیریم» و «دزدیده‌ایم»، حتی آن را «می‌کشیم». خشونت به زمان: «عقب نشینی زمان می برد! وقت کافی برای وقت ندارم من باید مدتی را بدزدم.» این مقاومت نشانه خوبی است که نشان می دهد عقب نشینی دقیقاً همان چیزی است که شما نیاز دارید.

پس چه اتفاقی می افتد، هنگامی که به جای گرفتن، به قول Steindl-Rast تصور می کنید "زمان دادن به چیزی که زمان می برد"؟ ناگهان شما هستید که زمان را نگه می دارید. شما زمان برای دادن دارید.

این تغییری است که با عقب نشینی رخ می دهد. پرده زمان را همانطور که می دانی باز می کنی و فضایی را باز می کنی. وقتی به یک عقب نشینی زمان می دهید، زمان را متفاوت تجربه می کنید. در آن "زمان دور از زمان"، شما زندگی بزرگتری را می بینید و امکانات جدیدی را تصور می کنید.

از نقطه نظر عقب نشینی من، دید بهتری به جاده ای که در حال سفر بودم نیز داشتم. به‌جای تمرکز بی‌پایان خود بر روی آنچه که در پیش است، توانستم از میزان پیشرفتم قدردانی کنم.

2. عقب نشینی ها ما را از خود دور می کنند.

برای درونگراها، دور شدن از دنیای محرک یک امر استچالش ما فکر می‌کنیم که داریم به اینترنت فرار می‌کنیم، و متوجه می‌شویم که بیشتر و بیشتر شلوغ‌تر شده است و از قضا «بلند است». مشکل چیه؟ چرا اینقدر ساکتی؟ بیا و لذت ببر!» و بدترین: "از منطقه راحتی خود خارج شوید!" من متوجه شده‌ام در حال حرکت! 9 آهنگ شاد برای غلبه بر عشق از دست رفته خود که این جمله اغلب از جانب یک برون‌گرا می‌آید که در منطقه آسایش خود ایستاده است.

برای درون‌گراها، عقب‌نشینی یک اقدام رادیکال برای تأیید خود است. یعنی صدای شک و تردید را پشت سر بگذاریم و شجاعانه آنچه را که می دانیم درست است ادعا کنیم. من متوجه می شوم که وقتی این کار را انجام 19 توییت از درونگراهایی که امروزه کاملاً کارشان تمام شده است می دهم، صدای نارضایتی، هم در درون و هم از بیرون - صداهایی که از فرهنگ مشکوک به تنهایی درونی کرده ام، عزمم را می آزماید: "فکر می کنی می توانی این کار را انجام دهی؟"

وقتی «آن را کنار می زنم» و دور می شوم، ابتدا با نوعی «سم زدایی فکری» مواجه می شوم. صدای مخالف - نگرانی‌ها، دخالت در آنچه دیگران فکر می‌کنند، می‌خواهند و انتظار دارند - برای مدتی باقی می‌ماند. اما آنها نرم می شوند و کم می شوند و به جای آن، من شروع به شنیدن صدای زیبا می کنم... هیچی.

3. عقب نشینی ها ما را در تماس قرار می دهد.

علاوه بر سکوت و صداهای طبیعت و حال، من نیز شروع به شنیدن صدای خودم می کنم. این می تواند دلیل دیگری باشد که ما در برابر عقب نشینی مقاومت می کنیم. حتی اگر تنهایی پایگاه خانه افراد درونگرا است، اما اگر مدت زیادی از خانه دور باشیم، مکان کمی کثیف می شود. ممکن است آنچه را که هست فراموش کنیموجود دارد، و حتی از آن می ترسم.

در خلوتگاه ساحلی دوست داشتنی ام، یک کابوس شدید دیدم. این کابوس توجه من را می خواست، زیرا حتی بعد از اینکه از خواب بیدار شدم، در مورد آن در دفترم نوشتم و دوباره به خواب رفتم، رویاهایم مرا به همان داستان بازگرداند. همانطور که کابوس ها اغلب انجام می دهند، این یکی به من هشدار داد که در زندگی ام از آن غفلت کرده بودم. من آن را هدیه ای مقدس می دانستم.

در فضایی که با یک عقب نشینی باز می شود، ما اغلب با چیزی که نادیده گرفته ایم مواجه می شویم. Stephan Rechtschaffen، نویسنده Time Shifting ، خاطرنشان می کند که در ابتدای تعطیلات یا خلوت، معمولاً در ابتدا موجی از غم و اندوه را تجربه می کنیم زیرا در نهایت فضایی را برای احساسات ناخوشایند و نیازهای درمان نشده باز می کنیم. او توصیه می‌کند به جای جنگیدن، اجازه دهید موج غوطه‌ور شود.

من این غم را یک دیدار دوباره اشک‌بار می‌دانم: «خودم، نفهمیدم چقدر دلم برایت تنگ شده بود! ما کارهای زیادی داریم که باید انجام دهیم."


شما می توانید به عنوان یک درونگرا یا فردی حساس در دنیایی پر سر و صدا پیشرفت کنید. در خبرنامه ما مشترک شوید. هفته‌ای یک‌بار، نکات و بینش‌های قدرتمندی را در صندوق ورودی خود دریافت خواهید کرد. برای اشتراک اینجا را کلیک کنید.


4. عقب‌نشینی‌ها ما را مجذوب خود می‌کنند.

دلیل دیگری که از عقب‌نشینی اجتناب می‌کنیم، نگرانی عجیبی است که ما آن را بیش از حد دوست خواهیم داشت. تصور می کنیم هرگز برنگردیم، ولگرد شویم، یا اینکه بازگشت خیلی سخت باشد. ترک یک عقب نشینی می تواند سخت باشد، به خصوص اگر آن را به عنوان یک تجدیدپذیر ندانیممنبع به همین دلیل است که مهم است که عقب نشینی را نه به عنوان یک رویداد یک بار، بلکه به عنوان یک منبع مستمر رزق و روزی ببینیم.

اگر نگران این هستید که با لگد و فریاد برگردید، پس به عقب نشینی های بیشتری نیاز دارید! و به یاد داشته باشید، عقب نشینی ها در اشکال و اندازه های مختلفی وجود دارند. تعطیلات آخر هفته انفرادی - یا بیشتر - یک شکل است، و اشکال دیگر مانند پیاده روی منظم مراقبه، بعدازظهرهای گاه به گاه، و تمریناتی مانند "قرارهای هنری" جولیا کامرون می توانند به شما کمک کنند. به عقب نشینی به عنوان یک گفتگوی مداوم فکر کنید تا یک برخورد تصادفی.

وقتی زیاده روی کردید، عقب نشینی واقعاً مجذوب کننده می شود. شما به دنیای اطراف خود به روشی جدید توجه می کنید - مناظر، بوها، مزه ها. شما متفاوت درگیر هستید. در اولین نشست انفرادی ام، صمیمیت با غریبه ها را حس کردم که برایم تازگی داشت. من در یک تختخواب و صبحانه در جنگل های ویسکانسین ماندم، و پس از اولین روز زندگی، به شهر کوچک جذاب نزدیک رفتم. - ادای احترام به مادرم که دو سال قبل فوت کرده بود. یک مجله دست ساز در یک مغازه پیدا کردم و با هنرمندی که مجله را ساخته بود شروع به صحبت کردم. شعر را در کیفم تا کرده بودم و می‌دانستم که مجله خانه آن شعر خواهد بود. من این را با هنرمند در میان گذاشتم و سپس خود به خود و با گریه آن شعر را برای او خواندم. هرگز آن لحظه را فراموش نمی کنمارتباط.

بعد از آن شب، با زن جوانی که در تخت خواب و صبحانه کار می کرد، زیر ستارگان کنار آتش نشستم. همانطور که به ستاره ها نگاه می کردیم، در مورد زندگی و عشق فکر می کردیم. به یاد بیاورید - من یک درونگرا هستم و این لحظات برای من درونگرا بود. لحظاتی که به اندازه کافی احساس امنیت می‌کردم تا بتوانم غنای درونم را باز کنم.

هر عقب‌نشینی‌ای که انجام داده‌ام لحظاتی جادویی به همراه دارد. این لحظات بین مواقعی می‌آیند که من در درون درباره ناقص بودن محیط غر می‌زنم یا تلویزیونم را از دست می‌دهم یا احساس می‌کنم از انتخاب‌هایی که آزادی ارائه می‌دهد غرق شده‌ام.

اما اگر از من در مورد هر یک از عقب‌نشینی‌هایم بپرسید، خواهم گفت. تصویری از آن لحظه را برای شما ترسیم کنید: من در حال مدیتیشن بر روی یک صخره صاف در یک جوی آب پر شتاب در ویرجینیای غربی. من در آن مغازه یا در آن آتش در ویسکانسین. و من، عزیزی را در نقاشی کنار دریا در باربادوس زنده کردم. این گنجینه ها با من می مانند و به زندگی من غنا می بخشند.

5. عقب‌نشینی‌ها ما را تغییر می‌دهند.

ممکن است نگران باشیم تمرین عقب‌نشینی باعث تنبلی، اجتماعی شدن یا کم‌بازده شدن ما می‌شود. سوالی که می‌پرسم این است: "آیا این چیز بدی است؟" من فکر می کنم که تمرین عقب نشینی ما را تغییر می دهد و در واقع ممکن است در رویکردمان به زندگی کندتر و سنجیده تر شویم. ممکن است در مورد نحوه گذراندن وقتمان گزینش‌تر شویم. ممکن است اولویت های ما تغییر کند. ممکن است چیزهایی را که قبلا پذیرفته بودیم زیر سوال ببریم. یا شاید بیشتر باشیمدر حال حاضر، آگاهانه، و آگاه به عنوان ما دوباره وارد زندگی به طور معمول است.

امشب، من در حال بررسی سریال رویا از خلوت خود با یک راهنمای قابل اعتماد و خردمند هستم. نمی دانم این من را به کجا خواهد برد، اما این را می دانم: عقب نشینی من هنوز چیزهای بیشتری برای ارائه دارد.

به عقب نشینی درونگرای آینده دکتر هلگو بپیوندید

دکتر لوری هلگو، نویسنده قدرت درونگرا

دکتر. لوری هلگو در ژانویه امسال میزبان خلوتگاه رویایی یک درونگرا است. قدرت درونگرا به شرکت کنندگان اجازه می دهد تا چشم انداز غنی زندگی درونی را در محیط آرام و مغذی مرکز کریپالو در استاکبریج، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا کشف کنند. از شرکت‌کنندگان دعوت می‌شود تا با جسارت در مناطق آسایش خود به تجمل بپردازند و به طور خلاقانه کشف کنند که چه چیزی در زندگی خود نیاز به توجه دارد و چگونه فرهنگ درونگراتری را با خود به خانه بازگردانند. برای تضمین جایگاه خود همین حالا رزرو کنید. جزئیات را اینجا ببینید.

Dr. هلگو نویسنده کتاب قدرت درونگرا: چرا مدفوع کردن در خانه دوست پسرتان: 25 راهنمای دختر برای حرکت های یواشکی در حمام! زندگی درونی شما قدرت پنهان شماست، و دانشیار علوم رفتاری در دانشکده پزشکی دانشگاه راس است. در اینجا می توانید نگاهی به نقاشی های او بیندازید.

شما ممکن است دوست داشته باشید:

  • 6 کار عجیب و غریبی که درونگراها انجام می دهند و در واقع کاملاً عادی هستند
  • چرا درونگراها عاشق تنهایی هستند؟ در اینجا علم است
  • 12 چیزی که درونگراها در زندگی به آنها نیاز دارند تا شاد باشند

ما در برنامه وابسته به آمازون شرکت می کنیم.

Written by

Tiffany

تیفانی مجموعه ای از تجربیات را تجربه کرده است که بسیاری آنها را اشتباه می نامند، اما او تمرین را در نظر می گیرد. او مادر یک دختر بالغ است.به عنوان یک پرستار و گواهی زندگی & مربی ریکاوری، تیفانی در مورد ماجراهای خود به عنوان بخشی از سفر درمانی خود می نویسد، به این امید که دیگران را توانمند کند.تیفانی که تا حد امکان با ون کمپروان خود به همراه همکار سگش، کاسی، سفر می کند، قصد دارد جهان را با ذهن آگاهی دلسوزانه تسخیر کند.