درونگراهایی مثل من سزاوار این هستند که در آرامش گریه کنند - این دلیل است

Tiffany

درونگراها معمولاً تنها بودن را ترجیح می دهند و این شامل گریه هم می شود.

اخیراً با خانواده شوهرم به تعطیلات رفتم. Homebody چیست؟ نشانه این است که شما فردی هستید که باید بیشتر بیرون بیاید همه 15 نفر یا بیشتر ما به مدت 17 روز در خانه ای در پای یک حوض انباشته شدیم، با مناظر دوست داشتنی از کوه های نیوهمپشایر در پس زمینه. به خصوص پس از سه ماه قرنطینه کووید-19 در آپارتمان ما در نیویورک، بهشتی بود.

با این وجود، من به عنوان یک درونگرا، چند ماه قبل برای تمام وقت مازاد خود در تنهایی ارزش قائل بودم، بنابراین رفتن از تنهایی نسبی به زندگی مشترک یک چالش بود، و برای من سخت بود که از آنچه فکر می کنم خارج شوم. به عنوان پیله درونگرایی من.

می بینید، اگر من را در لبه یک مهمانی با چهره ای ابری در چهره ام ببینید، من در پیله هستم. اینجا جایی است که من می روم تا با افکارم – یا گاهی کتاب – در یک اتاق شلوغ باشم. من فکر می‌کنم این استعداد ویژه‌ای است که بیشتر درونگراها برای ایجاد آرامش بدون منزوی شدن فیزیکی دارند. ما می توانیم در درون خودمان تنها باشیم، و حتی در یک اتاق با دیگران.

نزدیک به پایان سفر نیوهمپشایر، خبرهای سختی دریافت کردم. نه خبر مرگ در خانواده، بلکه ایمیلی ناامیدکننده درباره پروژه ای که در قلبم بسیار عزیز بودم. گاهی اوقات این چیزها را کنار می گذارم، اما نه آن روز. آن روز مثل آبفشان برخورد کرد. خودم را از صحبتی که داشتم معذورم، شوهرم را پیدا کردم و اشک ریختم.

هیچ چیز پیله را پاره نمی کنددرونگرایی مثل گریه کردن. و چیزی که در مورد گریه کردن وجود دارد این است که مردم وقتی می‌خواهند در حالی که از هم پاشیده‌ام نامرئی بمانم خیره می‌شوند، تنها راهی که در نهایت می‌توانم خودم را به حالت عادی برگردانم. من یک فریاد زیبا نیستم؛ من یک گریه کننده پایان دنیا هستم، یک گریه کننده-ساعت-اشک-در-آینه-از صورتم-می ریزد-مثل این-گریه-فیلم-است. و من واقعاً، واقعاً، واقعا نمی‌خواهم کسی مرا اینطور ببیند (به استثنای شوهرم). چگونه آنها می توانند کمک کنند، من به غر زدن برمی گردم. هیچ تعداد از کلمات اطمینان بخش یا نفس عمیق مداوم نمی تواند اشک ها را قبل از زمانشان خاموش کند. پس اگر گریه ام را دیدید، لطفا این را بدانید: بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که مرا تنها بگذارید.

گریه کردن در پیله درونگرا من در مقابل یک خانه پر از مردم آسانتر است

گریه یک واکنش انعکاسی برای افراد بسیار حساس (HSP) یا حداقل برای من است. به عنوان یک HSP، من در حال حاضر تمایل دارم که بیش از حد ادراکی باشم و احساسات دیگران را جذب کنم (حتی اگر احساسات زیادی برای جذب دارم). بنابراین وقتی HSP بودن را با درونگرا بودن ترکیب می‌کنید، نه تنها من را مستعد گریه کردن می‌کند، بلکه باعث می‌شود بخواهم در آرامش، تنهایی گریه کنم.

اما وقتی عصبانی یا افسرده یا حتی ناامید می‌شوم، خیلی دیر است، مهم نیست کجا هستم: من همیشه احساس می کنم که ناگهان در پشت چشم هایم نیش می زند و سینوس ها گزگز می شوند.شروع یک عطسه یا عجله یک سد 25 نوع آغوش و آمپر; رازهای ظریف برای گفتن اینکه آیا این یک راز دوستانه، معاشقه یا عاشقانه است قبل از شکستن آن. و هنگامی که سیل اشک شروع می شود، دیگر راه برگشتی وجود ندارد.

وقتی صحبت از گریه در جامعه غربی می شود، فکر می کنم انتظار اجباری برازنده وجود دارد: تک اشکی که روی گونه می لرزد به گریه زشت ترجیح دارد. من معتقدم این تا حدودی از جایی است که عجله برای آرامش، برای خوب کردن، ساکت کردن، مانند یک میل دکمه دار برای بوسیدن زخم و بهبود فوری آن نشات می گیرد. برای اینکه صحنه ای ایجاد نشود.

در سال تفکر جادویی - خاطرات جوآن دیدیون در مورد سوگواری همسر فقیدش جان گریگوری دان - او می نویسد که چگونه ما حتی از بیوه ها انتظار داریم که در کنار قبر قوی بمانند. «وقتی مراسم تشییع جنازه را پیش‌بینی می‌کنیم، در مورد عدم موفقیت در «گذر از آن»، به نمایش گذاشتن «قدرت» که همیشه به عنوان پاسخ صحیح به مرگ یاد می‌شود، متعجب می‌شویم.» گاهی اوقات، لطف آسیب شناسی است.

البته، زمانی که کشتی ای پر از اشک در خانه ای با دیوارهای چوبی نازک و بیش از ده ها نفر که بدون اطلاع از اتاق ها به داخل و خارج می شوند، غافل نشوید، دشوار است. برادر شوهرم دو بار به اتاق خواب سرگردان رفت، جایی که من مثل یک بانشی بالغ زار زدم و گریه کردم.

بقیه اعضای خانواده فاصله خود را حفظ کردند، اما معلق ماندند. نگرانی خیرخواهانه آنها محسوس بود. در امتداد تخته‌های زمینی که می‌ترسید حرکت می‌کرد و به دنبال من وارد حمام می‌شد، جایی که من پاشیده بودمآب روی صورتم افتاد و سعی کردم جلوی تهویه بیش از حد را بگیرم.

شما می توانید به عنوان یک درونگرا یا یک فرد حساس در دنیای پر سر و صدا پیشرفت کنید. در خبرنامه ما مشترک شوید. هفته‌ای یک‌بار، نکات و بینش‌های قدرتمندی را در صندوق ورودی خود دریافت خواهید کرد. برای اشتراک اینجا را کلیک کنید.

بهترین کاری که می توانید برای من انجام دهید این است که من را تنها بگذارید

به من به عنوان یک درونگرا حساس اعتماد کنید - از آنجایی که ما تمایل داریم احساسات دیگران را قبول کنیم - می دانم غریزه بودن برای کسی که به وضوح ناراحت است. بی‌رحمانه به نظر می‌رسد که انبوه گوشت هق هق‌آور گوشه‌ای را نادیده بگیرید، یا وقتی با صحنه‌ای از ناراحتی آشکار روبرو می‌شوید، دری را ببندید. با این حال، قول می‌دهم، این دقیقاً همان چیزی است که من می‌خواهم، و مطمئن هستم که برخی از دوستان درون‌گرام با این موضوع موافقت خواهند کرد.

بالاخره، درون‌گرا بودن تا حدودی به معنای مراقبت از خود است. من عاشق تنهایی هستم و از افکار و احساسات خودم نمی ترسم. با این حال، فشار زیادی را برای تطبیق با احساسات دیگران احساس می کنم، و نمی خواهم کسی از ناراحتی من ناراحت شود.

به علاوه، من نمی توانم ترحم را تحمل کنم. اگر احساس کنم کسی نسبت به من احساس بدی دارد، یخ می زنم و این فقط اوضاع را بدتر می کند. و، من ترجیح می دهم در حومه یک اتاق کار کنم. گریه کردن شما را در مرکز توجه قرار می دهد (نه متشکرم). افراد خوش نیت و کنسول را پیشنهاد می کنند، اما این فقط باعث می شود که من احساس کنم مورد بررسی دقیق قرار گرفته ام.

و بیایید از دست دادن کنترل ذاتی گریه را فراموش نکنیم. منخود درونگرا زمان زیادی را صرف فکر کردن و تفکر بیش از حد در مورد آنچه در مرحله بعد در یک محیط گروهی باید بگوید، یا به سادگی گوش دادن و مشاهده می کند. وقتی گریه می‌کنم، شروع به انتشار تکه‌هایی از مزخرفات احساسی می‌کنم که ترجیح می‌دهم آنها را خصوصی نگه دارم.

البته، نیاز به حمایت زیاد برای کمک به اشک‌ها شرمنده نیست. اما E-Girl چیست؟ The Answers, Dark & Happy Sides & چگونه یکی باشیم تشخیص اینکه دیگران چگونه گریه می کنند - و غصه می خورند - بخشی از انسان بودن است. باید بگذارم اشک هایم به تنهایی از راه برسند تا از غم و اندوهم خشک شوند. فقط در این صورت می توانم شروع به بهبودی کنم. درونگراها وقتی به ما فرصت داده می‌شود تا دوباره شارژ شوند - به اصطلاح برای بازسازی پیله - رشد می‌کنند و این در لحظات غم و اندوه دوچندان صادق است.

پذیرفتن اینکه می‌خواهی تنها گریه کنی اشکالی ندارد

البته، چند فرد قابل اعتماد وجود دارند - افرادی که به عنوان افراد به حساب نمی آیند - که می توانند واقعاً وقتی در شرایط خرابی هستم به من آرامش دهند. این نیاز به نزدیکی غیر طبیعی دارد. اساساً، تو باید مادر یا همسر من باشی.

اما برای مدت طولانی، عادت داشتم که وقتی کسی می‌پرسید خوبم یا خیر، عادت خود را خاموش کنم، یک نقص است، چیزی که باید اصلاح شود. با این حال، درست مانند انتخاب ماندن در یک کتاب به جای رفتن به یک بار در یک شنبه شب، این یک نقص شخصیتی نیست - بلکه بخشی از شخصیت من است.

من همچنین ممنوعیت های اجتماعی خود را در مورد غوطه ور شدن رد می کنم، همانطور که دیدیون اشاره می کند، "سوگوگان دلایل فوری، حتی نیاز فوری، برای متاسف شدن دارند.خودشان.” خودمراقبتی خودپسندانه نیست: مخصوصاً وقتی گریه می کنم، نیاز من به تنهایی بازتابی از شما نیست.

این روزها سعی می کنم کمی بر وضعیت اشک های غیرقابل کنترل کنترل داشته باشم: من خودم را معذورم یا آنچه را که نیاز دارم بیان می کنم. اشتیاق برای حفظ حریم خصوصی در میان غم و اندوه، بسط طبیعی شخصیت من است. و این را باید برای افرادی که می‌خواهند با همراهی گریه کنند به همان اندازه عادی پذیرفت.

بنابراین دفعه بعد که دوست درونگرا یا یکی از اعضای خانواده شما گریه می کند، از آنها آخرین کارهایی که باید در فهرست سطل دهه 20 خود انجام دهید بپرسید که آیا دوست دارند در را ببندید. باور کنید شاید بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که آنها را تنها بگذارید.

شما ممکن است دوست داشته باشید:

  • وقتی احساس می کنید بیش از حد تحریک شده و تحت فشار هستید چه کاری باید انجام دهید
  • 13 مشکل فقط درونگراهای بسیار حساس می توانند درک کنند
  • علمی پشت چرایی جذب احساسات دیگران (و نحوه برخورد)

ما در برنامه وابسته آمازون شرکت می کنیم.

Written by

Tiffany

تیفانی مجموعه ای از تجربیات را تجربه کرده است که بسیاری آنها را اشتباه می نامند، اما او تمرین را در نظر می گیرد. او مادر یک دختر بالغ است.به عنوان یک پرستار و گواهی زندگی & مربی ریکاوری، تیفانی در مورد ماجراهای خود به عنوان بخشی از سفر درمانی خود می نویسد، به این امید که دیگران را توانمند کند.تیفانی که تا حد امکان با ون کمپروان خود به همراه همکار سگش، کاسی، سفر می کند، قصد دارد جهان را با ذهن آگاهی دلسوزانه تسخیر کند.